- توضیحات
-
دسته: مصاحبههای اولین سالگرد
-
تاریخ ایجاد در پنج شنبه, 26 آبان 1390 11:20
-
منتشر شده در پنج شنبه, 26 آبان 1390 11:20
-
نوشته شده توسط مدیریت سایت
-
بازدید: 3806
بسمهتعالی
حاجآقای حسینیبوشهری:
سخن گفتن درباره شخصیتی مانند مرحوم آیة الله العظمی بهجت قدسسره کار ساده و آسانی نیست، شخصیتی که مانند ستارهای درخشان در حوزه علمیه قم میدرخشید، ابعاد علمی ایشان، ابعاد تقوایی ایشان به عنوان یک الگوی موفق و سرمشقی روشن برای همه مردم ما بود بخصوص برای طلاب حوزههای علمیه و شخصیتهای حوزوی ما.
نامی که هر موقع مطرح میشد و بر زبان جاری میشد همراه بود با یک نوع قداست، یک نوع صفای نفس و یک نوع بیآلایشی. وجود چنین شخصیتهایی مایه برکت هست برای یک جامعه و خدای بزرگ بخاطر وجود چنین شخصیتهایی و دعای چنین شخصیتهایی به یک جامعه توجه و نظر میکند.
مرحوم آیة الله العظمی بهجت برای همه بزرگان ما شخصیتی از هر جهت قابل احترام بودند، من آنچه که برایم مایه تعجب بود گرایش فوقالعاده نسل جوان ما به این شخصیت، بعدازظهری که خبر ارتحال ایشان در قم پیچید بنده به عنوان عرض ادب و احترام نسبت به این شخصیت رفتم دیدم غوغایی است از جمعیت ولی آنچه بیش از همه چیز نظر مرا جلب کرد صدای گریه و زجّه جوانانی بود که آدم باور نمیکرد این نسل جوان این همه تحت تأثیر و شخصیتی پیر و عارف قرار گرفته باشند و این نشاندهنده این است که وجود چنین شخصیتهایی، مشی عملی چنین شخصیتهایی برای دلهای آماده برای قلوب مستعدّه دارای تأثیر و گیرایی فراوان است و در روز تشییع جنازه که قم کمتر تشییع جنازهای را به خود دیده باز ما شاهد حضور اقشار مختلف جامعه در این تشییع جنازه بودیم و واقعاً برای خود من مشخص نبود که آغاز تشییع جنازه کجاست و پایان تشییع جنازه کجاست، این نشانه تأثیرگذاری یک شخصیت در دلها دارد.
سؤال این است که مگر مرحوم آیة الله العظمی بهجت کی بود و چه کرد و دارای چه ویژگیهایی بود که این همه تأثیرگذاری را توانست در میان اقشار جامعه ما ایجاد کند، اولین مشخصه مرحوم آیةالله بهجت مشخصه خداباوری بود، خوب خیلیها دم از توجه به خداوند میزنند، خیلیها مینمایانند که با ذات کبریایی حق ارتباط دارند ولی ارتباطی که برای خود فرد با تمام وجود لمس شود و احساس شود ما این را در کمتر شخصیتی میبینیم. مرحوم آیة الله العظمی بهجت به یقین میشود گفت که او خدا را در همه جا احساس میکرد و این از ویژگیهای مردان پاک الهی است. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام جمله زیبایی دارند میفرماید لم أعبد ربّاً لم أره، من خدایی را که نبینم عبادت نمیکنم، دیدن تنها به چشم ظاهری نیست قلب هم یک چشمی دارد.
مرحوم آیةالله بهجت میشود گفت جزء کسانی است که با چشم دل خدا را در همه جا احساس میکرد و لمس میکرد، آن لحظه نماز او و عبادت او آدم احساس میکرد که این انسان تنها جسم فیزیکی او در این عالم است اما روح بلند او نگاه عمیق و ژرف او مربوط به این عالم دنیا نیست، آنچنان غرق در اظهار ارادت با معبود هست که توجه ندارد پیرامون او چی میگذرد. اینچنین حالاتی مورد تأکید، مورد سفارش عزیزان بینندهای که عرایض ما را میشنوند توجه کنند اگر سخن از آیةالله بهجت به میان میآید بر این است که ما از این روحیات والا و از این ویژگیها الهام بگیریم.
ما بنا نداریم راجع به شخصیت آیةالله بهجت به صورت مبالغه حرفی بزنیم بلکه میخواهیم بگوییم اگر نسل جوان و تشنه ما، تشنه معارف اهل بیت، تشنه شناخت مردان خدا دنبال راه هست این راه است، راه شخصیتهایی مثل آیةالله بهجت که یک عمر با عزّت توانستند زندگی کنند و مورد توجه بزرگانی مثل حضرت امام قدس اللهنفسه الزکیه باشند، گاهی اساتید حوزه خدمت امام میرسیدند و از امام درخواست میکردند مناسب است درس اخلاقی در حوزه گفته بشود، ایشان میفرمود مگر شما آیةالله بهجت را در میان خودتان ندارید؟!
خوب این نگاه، یعنی کسی که میتواند موقعی که سخنی بر زبان جاری میکند تا عمق جانها اثر بگذارد، بارها پیش آمده بود این شخصیت موقعی که با کسی مواجه میشد و کسی تقاضایی میکرد با یک جمله کوتاه گاهی سرنوشت یک فرد را تغییر میداد، مسیر یک طرف را تغییر میداد و این همان نشانه روشن روایاتی است که میگوید با کسانی بنشینید که حضور در جلسه آنها، منطق آنها تأثیرگذار روی شخصیت شما باشد و مرحوم آیةالله بهجت حقیقتاً این شکلی بود.
صحنه تماشایی بود آن لحظهای که از خانه بعد از نماز صبح حرکت میکرد به سمت حرم مطهر، آدم احساس میکرد گویا فرشتگان دارند همراهی میکنند این جمعیت را، او دلداده حق، دلداده به حرم کریمه اهل بیت سلاماللهعلیها و سیل عاشقانی که سر از پا نشناخته دور و بر او احاطه کرده بودند تا به حرم مشرّف شود و بعد از حرم دوباره به منزل برگردد، این صحنه صحنهای است که برای مردم قم و برای علاقهمندان و ارادتمندان او صحنهای است که هرگز فراموش نمیشود. این ویژگیهای یک شخصیتی است که میتواند در فضای جامعه ما تأثیرگذار باشد.
او راجع به انقلاب اسلامی ما، راجع به آینده نظام انقلاب اسلامی ما شخصیتی پردغدغه بود، بعضیها هستند اهل معرفتند اهل شناختند اهل عرفانند، اما به قضایای پیرامونی خیلی توجهی نمیکنند، ایشان به خاطر آن نگاه بلندی که داشت آن اشرافی که به مسائل داشت گاهی به امام پیام میداد، گاهی به مقام معظم رهبری پیام میدادند و از وقوع بعضی از مسائل از قبل اطلاع میدادند.
درس ایشان یک درس ویژهای بود، توجه داشت به نکاتی که لازم است به طلبهها و فضلای درسش منتقل بشود، فقه تدریس میکرد اما نکات دقیق تاریخی را قبل از بحث فقهشان قبل از بحث اصولشان مطرح میکردند و یک بینش عمیق و ژرفی به طلاب و فضلای درسشان میدادند و معنای این بینش عمیق این بود که بسنده نکنید به فقه و اصول، قضایایی در این کشور گذشته، مسائلی در تاریخ ما گذشته که تاریخ گذشتگان عبرت برای آیندگان است و این را همیشه تأکید میکردند و سفارش میکردند.
به هر تقدیر وجود چنین شخصیتهایی که از آغاز تحصیل یک لحظه غفلت نکردند و در خودسازی خودشان تلاش جدّی به کار بردند این میتواند به عنوان یک الگوی موفق برای طلاب حوزههای علمیه ما باشد که از روزی که وارد حوزه علمیه میشوند مراقبت کنند نسبت به خودشان، چون این نفس اگر پاک و پاکیزه بماند این حجابهایی که ما گاهی احساس میکنیم جلوی دیدگان ما را گرفته و نمیتوانیم افقهای دور را نظارهگر باشیم برای مردان خدا که دارای قلبی پاک و روحی پاکند این حجابها حجاب نیست و تمام قضایایی را که باید ببینند و به دیگران منتقل کنند میبینند و مشاهده میکنند.
به هر تقدیر من زبانم ناقصتر از این است که بتوانم در وصف چنین شخصیتی که بُعد علمی او، بُعد تقوایی او، بُعد اخلاقی او، بُعد عرفانی او، بُعد دنیاگریزی او، بُعد وارستگی او مثالزدنی بود در عصر ما در رابطه با اینگونه مسائل سخنی بگویم و مطلبی داشتم ولی حقیقتاً این جمله را میتوانم با عمق جانم عرض بکنم عاش سعیداً ومات سعیدا. والسلام علیکم و رحمة الله