- توضیحات
-
دسته: شرح حال
بیگمان یکی از برجستهترین جلوههای شخصیتی حضرت آیتالله بهجت گوشهگیری و تلاش خستگیناپذیر او در راه گمنامی و پرهیز از شهرت اجتماعی است. ایشان مصرانه تلاش میکردند که هیچگاه نامی از خود بر جای نگذارند. این شیوه اخلاقی، از روزهایی که در درس بزرگان کربلا و نجف شرکت میکردند، آغاز شد و تا پایان عمر ادامه یافت.
در دوران تحصیل، هنگامی که احساس کردند اشکالات علمیشان موجب شهرت و آوازهگری میشود، سکوت را برگزیدند و جز به ضرورت زبان به نقد و افاضه نگشودند. پس از آن، در دوران طولانی تدریس نیز هیچ گونه اقدام یا کوششی برای مطرح کردن درس خویش نکردند و سفرهی درس و بحث عالمانه خود را در مدارس و مساجد گمنام پهن میکردند.
در ساحت عرفان و سیروسلوک نیز علیرغم آنکه از شاگردان برجستهی مرحوم آیتالله میرزا علی قاضی بودند و هماره از بهرههای بالای معنوی برخوردار بودند، هیچگاه جلوهای از آن همه شور و شیدایی را بروز ندادند و همیشه از نقل تجربههای معنوی خویش ابا داشتند.
آنچه دربارهی مقامات معنوی ایشان بر سر زبانهاست، بیشتر از ناحیه کسانی است که به کشف بخشهایی از آن وجود شریف توفیق یافته بودند و مقداری نیز مرهون توضیحات اندکی است که خود ایشان در ضمن بیان مقامات و حالات استادانشان گفتهاند. در این توضیحات، ناخواسته و بهنحو ضمنی، گوشهی پرده کنار میرفت و شمهای از کارستان گوینده نیز آشکار میشد. اما هیچگاه، هیچکس از ایشان کلمهی «من» را نشنید.
در راه مرجعیت نیز هرگز قدمی برنداشتند، بهرغم نیمقرن تدریس خارج فقه و اصول، همواره از پذیرش مرجعیت سرباز زدند، اما پس از ارتحال آیات عظام سید محمدرضا گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی و در پی درخواستهای مصرانه و مکرر گروه بسیاری از عالمان و مؤمنان، انتشار رساله را اجازت فرمودند؛ اگرچه با نوشتن نامشان بر روی جلد رساله مخالفت کردند.